به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید سید عباس موسوی در 26 اکتبر 1952 در منطقه «الشیاح» در ضاحیه جنوبی بیروت به دنیا آمد. در جوانی به حوزه امام سید موسی صدر در شهر «صور» در جنوب لبنان پیوست و 16ساله بود که لباس روحانیت به تن کرد. 9 سال بعد طلاب علوم دینی را که در آغاز حکومت رژیم بعثی در عراق از حوزه نجف بیرون رانده شده بودند، گرد هم آورد و حوزه امام قائم(عج) را در «بعلبک» در «بقاع» تأسیس کرد و پس از آن جمعیت علمای مسلمان را در سال 1979 راهاندازی کرد.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 این روحانی مبارز لبنانی با امام خمینی(ره) ارتباط داشت و در آغاز حمله اسرائیل به لبنان در سال 1982 عباس بهبرکت رهنمودهای امام خمینی(ره) فعالیت نظامی مقاومت در لبنان را آغاز کرد. او در ماه می 1991 بهعنوان دبیرکل حزبالله لبنان انتخاب شد و در شانزدهم فوریه 1992 در هشتمین سالگرد شهادت شیخ راغب حرب شهید موسوی در مراسمی که حزبالله در شهرک «جبشیت» برگزار کرده بود سخنرانی کرد.
آن روز هواپیماهای جاسوسی اسرائیل بر فراز این شهرک در پرواز بود، شهید موسوی در حالی که جبشیت را بهمقصد بیروت ترک میکرد در شهرک «تفاحتا» هدف بالگردهای اسرائیلی قرار گرفت، در نتیجه خودرویی که او و همسرش و حسین فرزند کوچکش در آن بودند، منهدم شده و همگی آنان به شهادت رسیدند.
«سید کمیل موسوی» فرزند شهید سید عباس موسوی حالا 37 سال سن دارد. اگرچه در زمان شهادت پدر فقط یک پسر 12ساله بود اما عقاید و تفکرات پدرش را بهخوبی بهخاطر دارد و معتقد است عشق و محبت امروزش به جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب را از پدر به ارث برده است. گفتوگو با او در حاشیه کنگره بینالمللی روز شهدا در ادامه میآید:
به حضرت امام خمینی(ره) و امام خامنهای علاقه خاصی دارم/عشق و محبت به جمهوری اسلامی را از پدر به ارث بردهایم
* آقای موسوی! چهچیزی باعث میشود که فرزند شهید سید عباس موسوی به ایران سفر کند؟
من خیلی خوشبختم که به کشور دوم خودم ایران قدم گذاشتم. از جمهوری اسلامی ایران و حمایتهایش از مقاومت اسلامی لبنان تشکر میکنم. از ایران و جمهوری اسلامی یک عشق و علاقه خاصی در قلب ما وجود دارد، مخصوصاً به حضرت امام خمینی(ره) و امام خامنهای علاقه خاصی دارم و ارتباط معنوی خاصی با ایشان برقرار میکنم.
ما این عشق و محبتمان به جمهوری اسلامی را ازطریق پدرم، شهید سید عباس موسوی به دست آوردهایم و ارتباط بسیار دوستانه و صمیمانهای که شهید موسوی با برادران سپاه پاسداران داشت. این عشق و محبت را از پدر به ارث بردهایم. پدرم ارتباط بسیار صمیمانه و نزدیکی با امام خمینی(ره) و حضرت آقا داشت. شهید علاقه بسیار خاص و عجیبی به امام(ره) و به همان نسبت امام(ره) هم علاقه خاصی به سید عباس موسوی داشتند.
*وقتی پدرتان به شهادت رسید، شما چند سال داشتید؟ در واقع چند سال فرصت داشتید حضور پدر را درک کنید؟ و آیا طی آن سالهای کودکی شناخت کافی از روحیات ایشان داشتید؟
وقتی پدرم به درجه رفیع شهادت نائل شد، من 12 سال داشتم. من با اینکه زمانی که پدر به شهادت رسید، سنم کم بود اما خاطرات بسیار زیادی با ایشان دارم که در ذهنم حک شده است. یکی از خصوصیات اخلاقی شهید سید عباس موسوی این بود که عادت و اصرار داشت چه در مأموریتهای جهادی و چه غیر آن حتماً یکی از اعضای خانواده و فرزندانش را با خود بههمراه ببرد، همین مسئله باعث میشد در همراهی با ایشان شناخت بهتری از او داشته باشیم.
تمام تلاش شهید موسوی این بود که فلسطین از چنگال رژیم صهیونیستی دربیاید/دغدغه جهادی او برگرفته از اندیشه حضرت امام(ره) بود
شهید سید عباس موسوی خیلی به مسئله فلسطین توجه و اهتمام خاصی داشت، تمام تلاشش بر این بود که فلسطین از چنگال رژیم صهیونیستی دربیاید. شهید موسوی نمونه و الگویی از ایثار و فداکاری بود و هر لحظه خودش را آماده شهادت و ایثار میدید. شهادت در راه اهدافش، وطنش و اسلام. دغدغه اصلی ایشان حل مسئله فلسطین بود که آن را هم با تأسی از تفکرات حضرت امام خمینی(ره) در پیش گرفته بود؛ زیرا امام(ره) به مسئله فلسطین اهمیت خاصی میدادند. این مسئله و دغدغه و زندگی جهادی شهید سید عباس موسوی برگرفته از افکار و اندیشههای حضرت امام(ره) بود.
پروژه خلق داعش بعد از شکست مفتضحانه رژیم صهیونیستی از حزبالله رقم خورد/به همان نسبت که درگیری داعش گسترش یافته، معنای مقاومت هم گسترده شده
* شاید بیشتر ایرانیها شروع مسأله مقاومت لبنان را از تلاشهای شهید سید عباس موسوی در کسوت دبیرکل حزبالله لبنان میشناسند اما این مقاومت امروز گسترده شده و فقط دامنههای لبنان را در بر نمیگیرد بلکه بحث مبارزه با تکفیریها در عراق و فلسطین در دفاع از حرم اهل بیت(ره) هم پیش آمده است. لبنانیها در این مسیر هم شهدای زیادی دادهاند، حتی فراتر از آن بحث جهاد در دفاع از حرم یک بحث فرامرزی شده و دیگر ایرانی و لبنانی در آن مطرح نیست. نگاه شما به این گستردگی بحث مقاومت چیست؟
همانطور که شما گفتید تا قبل از سال 2000 میلادی بحث مقاومت اسلامی و جنگ با اسرائیل فقط در لبنان و جنوب لبنان بود. بعد از شکست مفتضحانه اسرائیل در سال 2000 از حزبالله لبنان و بعد شکستی که در سال 2006 در جنگهای 33روزه هم از مقاومت لبنان خورد و آن افتضاح بینالمللی را برایش به وجود آورد، ضربه بسیار سختی از گفتمان مقاومت و مقاومت اسلامی در جهان اسلام خورد؛ لذا بر این برآمدند که یک پروژه جدیدی را علیه جهان اسلام و جبهه مقاومت کلید بزنند و آن خلق داعش و جبهه النصره و کشاندن درگیریها به فراتر از مرزهای فلسطین و لبنان بود، به همین دلیل شما میبینید که درگیریها الآن در عراق و سوریه و سایر کشورها هم هست و به همان نسبت معنای مقاومت، جهاد و معنای مبارزه با صهیونیزم و امپریالیزم جهانی هم گسترش پیدا میکند.
مبارزه ایرانی و لبنانی و سوری نمیشناسد/ تمام کسانی که به مقاومت اعتقاد دارند باید خودشان را وارد این معرکه کنند
بهنظر من همانطور که الآن جنگ و درگیری بین گفتمان مقاومت و پرچم صهیونیستی به اینجا کشیده و به این گستردگی شده، معنای مقاومت و جهاد هم گسترده شده است، به همین دلیل مبارزه ایرانی و لبنانی و سوری نمیشناسد و تمام کسانی که به مقاومت و به اسلام اعتقاد دارند بر آنها واجب است که خودشان را وارد این معرکه کنند تا اسرائیل را سر جای خود بنشانند.
مقاومت اسلامی لبنان همزمان در دو جبهه میجنگد؛ جبهه مقابله با تروریسم تکفیری و جبهه مبارزه با اسرائیل
یک روزی داعش را فقط در مرزهای بین سوریه و لبنان میتوانستید ببینید ولی الآن گسترش پیدا کردند. الآن مقاومت اسلامی لبنان و حزبالله همزمان در دو جبهه میجنگد؛ یکی جبهه مقابله با تروریسم تکفیری و دیگری جبهه مبارزه با اسرائیل و همان جنگ قدیمی که بین شیعیان حزبالله لبنان و رژیم صهیونیستی بوده است. الآن جبهه مقاومت کارش سختتر شده است و جنگیدنش در دو جبهه جای بسیار تعجب و شگفتی دارد.
سبک و سیاق انفجاراتی که امروز در کشورها انجام میشود همه مشابه هم و از منبع رژیم صهیونیستی است
این که میگویم آبشخور تشکیل داعش و گروههای تروریستی رژیم صهیونیستی هستند به این دلیل است که اگر دقت کرده باشید متوجه شدهاید که بعد از ضربهای که رژیم صهیونیستی از مقاومت جنوب لبنان خورد، انفجاراتی در جنوب لبنان و ضاحیه جنوبی شکل گرفت، حالا مشابه این انفجارات در کشورهای مختلف ایجاد میشود. سبک و سیاق و نوع انفجار و حرکاتی که انجام میشود ما را به این نتیجه رسانده که همه از یک منبع ایجاد شده است و آن هم رژیم صهیونیستی است.
تلاش شهید موسوی این بود که فرهنگ مقاومت در کشورهایی که مورد ظلم واقع میشوند گسترش پیدا کند
* شهید سید عباس موسوی که دبیرکل سابق حزبالله لبنان بودند در آن زمان پیشبینی گستردگی اینچنینی بحث مقاومت را داشت؟ شما که فرزند ایشان هستید و از همراهی ایشان خاطرات فراوانی دارید، در عقاید ایشان در این مسیر این پیشبینی را دیده و شنیده بودید؟
بله؛ با توجه به اینکه زمان ایشان بحث مقاومت فقط به اراضی اشغالی رژیم صهیونیستی و جنوب لبنان محدود بود ولی شهید سید عباس موسوی این فکر و پیشبینی را داشت که این مقاومت اسلامی گسترش پیدا میکند، اصلاً اساس فکری ایشان این بود که نهتنها این فکر و فرهنگ مقاومت در جنوب لبنان، ضد رژیم صهیونیستی جا بیفتد بلکه در دیگر کشورها نیز گسترش پیدا کند. با توجه به اینکه ایشان از اندیشههای بالای حضرت امام(ره) الگو گرفته بود، در تلاش بود که مقاومت را بین کشورهای مظلوم و کشورهایی که مورد ظلم قرار گرفته بودند گسترش دهد و اگر عمر ایشان کفاف میداد چهبسا که این پروژه را تا مسیر زیادی پیش میبرد.
این پاسخی که من به شما دادم صحبتهای خود من یا برگرفته از احساسات فرزند شهید سید عباس موسوی نیست، من با دلیل و مدرک میگویم، الآن نوارهای سخنرانی ایشان چه بهصورت تصویری و چه بهصورت صوتی موجود است و این نوع تفکر شهید در آن موجود است و بر صحت ادعای من دلالت میکند.